رو کلمه ی دوست دارم رمز گذاشته بودیم مثلاً جلو جمع وقتی نمی شد بگه دوسم داره میگفت هوا چقدر گرمهاز این دیوونه بازیایی که هرکی به یه شکل تو رابطه اش داره:) شاید وقتی باهم تو دانشگاه بودیم روزی صدبار گرمش میشد! حتی یادمه یبار برف میومدو باهاش قهر بودم و با فاصله از هم راه می رفتیم، وسط خیابون داد زد گفت ای خدا خودت شاهدی میبینی که چقدر گرمههمه کسایی که دورو برمون بودن با تعجب نگاش کردن فقط من بودم که بهش گفتم منم گر! ولی الان اون با یکی دیگه هواش
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت